هدف این مقاله تحلیل گفتمان انتقادی پیام تسلیت آیت الله بیات زنجانی به مناسبت حادثه تروریستی شاهچراغ است. دلیلانتخاب این پیام در این مطالعه، این بوده که این پیام از یکسو در شرایط خاص سیاسی و اجتماعی کشور صادر شد و ازسوی دیگر، به زعم برخی از محققان به صورت متفاوت تری نگارش شده بود. سئوال اصلی تحقیق این بوده است که پیامتسلیت آیت الله بیات زنجانی چگونه از مسائل اجتماعی و فرهنگی متأثّر شده و در منازعات ایدئولوژیک جامعه چهجایگاهی دارد؟ این مطالعه با توجه به اهداف و سوال تحقیق به روشی کیفی و با استفاده از رویکرد انتقادی فرکلاف انجامشده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که در این پیام به طور کلی دو نوع همپایگی صورت گرفته که به نوعی بهیکدیگر مرتبط هستند: 1-همپایگی بین حادثه تروریسی شیراز با حادثه سیستان و بلوچستان و دیگر حوادث آن روز کشورکه از هر سه به طور ضمنی با عنوان «جنایت و خشونت» یاد می شود. 2-به تبع آن، نویسنده به وضوح جانباختگان هرسه واقعه را در یک سطح قرار داده و از عبارت و مفاهیم خنثی همچون «از دست رفتگان، کشته شدگان و جان باختگان»استفاده می کند. اما در سطحی فراتر، نویسنده پیام تسلیت با بیان تعداد زیادی عبارات وصفی و همچنین استفاده بیش از حداز زبان اشاره در قالب افعال سلبی، ضمایر مبهم، ارجاعات گنگ و ...، بیشتر تلاش کرده است توصیفی از یک وضـعیتنـامطلوب اجتمـاعی و سیاسـی در کشور ارائه کند تا اینکه به طور مشخص اعتراضی به وضعیت موجود داشته باشد. بهعبارت دیگر، در این پیام اگرچه نویسنده به دنبال محکومیت کشتار افراد مختلف(بدون اشاره به عاملیت آن) بوده، اماموضع اتخاذ شده اساسا جنبه اعتراضی ندارد و نویسنده تلاش داشته به نوعی خود را در موضعی بینابینی قرار دهد.